شاهدخت هخامنش

 

پرســید: چــرا آسـمان ابــری است ؟

گفتـم: تو نبــودی، بــا او درد دل كــردم.
 
نوشته شده در دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:,ساعت 11:30 توسط arshin| |

 

دلم می گیرد !..     
 
 وقتی .. 
 
 می نویسم فقط برای تو .. 
 
 ولی .. 
 
   همه می خوانند الا تو …!!    
 
 
نوشته شده در دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:,ساعت 11:19 توسط arshin| |

آدم است دیگر گاهی اوقات
حتی
برای
نامرد
ی هایت
هم دلتنگ میشود…..

نوشته شده در دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:,ساعت 11:15 توسط arshin| |

خدایا

اندکی نفهمی عطا کن

که راحت زندگی کنیم

مردیم از بس فهمیدیم و به روی خودمون نیاوردیم

نوشته شده در سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,ساعت 16:15 توسط arshin| |

به دلم افتاده

 یکـــــــــــــــــــــــــ روز می آیی دلتنگ

امادیگر

نــــــــــــــه من هستم

  نـــــــــــــه این کلماتــــــــــــــ

 

نوشته شده در سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:,ساعت 15:39 توسط arshin| |

چقــدر باید بگذرد؟؟

 

 تا مـن در مـرور خـاطراتم وقتی از کنار تــو رد می شوم.... تنـــم نلــرزد...؟ بغضــم نگیــرد…؟

كسى چه ميداند كه امروز چگونه فرو ريختم از ديدن كسى كه تنها لباسش شبيه به "تو" بود...!!

نوشته شده در یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:,ساعت 22:5 توسط arshin| |

بی خیال است…

خیلی بی خیال…

همان کسی که…

تمام خیال من است…
نوشته شده در یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:,ساعت 21:54 توسط arshin| |

خسته ام ...

خسته از نبودنت...

خسته از روزهایی که بی تو شب میشود...

و شبهایی که باز هم بی تو میگذرد تا که طلوعی و غروبی دیگر بیایند

و باز هم بگذرند...........بی تو..............

گفته بودی دلتنگی هایم را با قاصدک ها قسمت کنم تا به گوش تو برسانند

می گفتی قاصدک ها گوش شنوا دارند غمهایت را در گوششان زمزمه کن و به باد بسپار

من اکنون صاحب دشتی قاصدکم...

اما مگرتو نمیدانستی قاصدک های خیس از اشک می میرند؟

نوشته شده در یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:,ساعت 20:35 توسط arshin| |


Power By: LoxBlog.Com